این پست برای کسانی هست که می خواهند در رابطه با من بیشتر بدانند.
می خواهم برای شما و خودم بنویسم که چگونه من را پیدا کنید. از نظر من مهمترین شاخصه ای که یک آدرس باید داشته باشد ،منحصر بودن (Uniqueness) است . البته شاید اصلاحی که آوردم برای آدرس خیلی صدق نکند اما برای من اینطور نیست.
با توجه به این شاخص من می توانم آدرس های متفاوتی از خودم بدهم که همگی تنها به من ختم می شوند با این تفاوت که هر کدام از این آدرس ها نگاه متفاوتی را از من به شما می دهند. یکی شما را معطوف ویژگی های فیزیکی من می کند. یکی شما را معطوف مکانی که در آن هستم ،می کند و مواردی از این قبیل.
من می توانم با یک جمله خودم را آدرس دهم. مثلا بگویم فاندر فلان موسسه یا می توانم بگویم که کدام افراد شاخص در رابطه با من چه گفته اند. باز هم من پیدا خواهم شد.می توانم کمی لطافت را چاشنی کار کنم و بگویم: کشور محبت ،خیابان خدمت ،پلاک صداقت،تا به آخر. و چندین روش دیگر که می توانستم آنرا تحت عنوان آدرس من به نوشته در بیارم. فکر کردم که چه محتوایی بنویسم در نهایت تصمیم گرفتم که تحت یک عنوان آدرسم را بنویسم.
متفاوت
اگر می خواهی من را بیابی به دنبال کسی بگرد که بسیار متفاوت از بقیه است. کسی که شکننده و تغییر دهنده پارادایم(به معنی عامیانه) است. کسی که شمشیر را از روی معمول پارادایم های رایج بسته است. اگر دیدی ،جمع کثیری به یک سمت می روند در حالی که یک یا چند نفر جهت متفاوتی را پیش گرفته اند ،مطمئن باش یکی از آنها منم.
در میان آنها بگرد و ببین که کدام یک از آنها به خاطر این تفاوت به سمت انزوا فرستاده شده است. در میان آنها ببین که کدام یک برای ارزش هایش ،بیشترین فداکاری را کرده است. در میان آنها ببین که کدام یک مخزن درد و مظهر شادی است. کسی که اکثرا افرادی که در کنار او هستند در شادی به سر می برند.
ببین کدام یک از آنها به قول رابیندرانات تاگور مانند ماه است. لکه (درد) هایش را برای خودش نگه می دارد و نورش را انتقال می دهد. در میان آنها ببین کدام یک به خدمت و کمک کردن به معنی کلمه ، حریص تر است.می توانید اینگونه فکر کنید که فکر و ذکرش کمک و خدمت رسانیست.در میان آنها ببینید که کدام یک به طرزی توسعه یافته است که گویی با نسخه(ورژن) سال قبلش بیگانه است.(البته فارغ از بحث فیزیکی)
در حین اینکه در حال گشتن اویید ،او شما را خواهد یافت. او بر این باور است که اگر کسی 5 قدم به سمت او آید ،او باید حداقل 6 قدم به سمت آن فرد رود . او کسی است که بیش از اندازه جبران کرده و می کند.
احتمالا تا به اینجای کار،از آنجایی که او کسی نیست که منتظر بماند، ماجرا به اتمام رسیده است. بر اساس این شاخصه ها می توانید دقیقا به شخص او برسید اما به جهت اطمینان شاخص های دیگری نیز از او برایتان می گویم.
در آن میان نگاه کنید که کدام یک از به خاطر طرز فکرش (که معمولا خلاف پارادایم است) تمسخر شده است. ببینید که به خاطر طرز فکر به او توهین کرده اند یا صحبت های غرض آمیزی به او گفته اند یا خیر. ببینید آیا آن فرد در برابر این توهین و تمسخرات لمس شده است یا خیر. آنقدر این اتفاق ها در زندگی برای او افتاده است که برایش عادی شده است. راستش را بخواهید به درجه ای رسیده است که به همان تمسخرات بدون هیچ ناراحتی ای می خندند. عم هایش را در خود می ریزد و شادی هایش را در طبق گذاشته و تعارف می کند. نه می ترسد ،نه متحزن می شود( لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ)
ظرفیت بزرگی دارد و رویا های بزرگتر. کارش این است که توسعه یابد و ظرفش را بگستراند تا بتواند تغییر بزرگتری را ایجاد کند. بعضی ها به او دکتر می گویند ،بعضی می گویند مهندس، بعضی استاد، بعضی معلم. القاب زیادی به او نسبت داده می شود ،چه جدی ،چه از نظر تمسخر و استهزاء اما او تنها به یک لقب می اندیشد:(( کاشِفَ الْکَرْبِ))
شما بر اساس نوشته هایی که در این بلاگ خوانده اید چه چیزی به این آدرس اضافه می کنید یا با کدام قسمت از آن مخالفید؟
مثالهای واقعی میزنی برای کاشف الکرب بودنت؟