در این نوشته بنا دارم تا با دیدی تحلیلی به مسیری که شرکت های سامسونگ ،اپل و نوکیا طی کرده اند بیاندازم به همراه اینکه کمی به نوکیا نیز عرض ادب کنم.
می خواهم شرکت سامسونگ ،نوکیا ،اپل(آیفون) را با یکدیگر از طریق ترافیک ارگانیکی که داده های گوگل به من نشان می دهد، مقایسه کنم.
ترافیک اُرگانیک را انتخاب کردم ،چون بر این باورم که می تواند به نسبت باقی ابزار ها و شاخصه هایی که من در دسترس دارم، سطح درگیری (اینگیجمنت) را به صورت بهتری به نمایش بگذارد. این سطح ،تقریبا می تواند نشان از برتری آن برند برای من داشته باشد. فارغ از شاخص های عملکردی ای که هر شرکت برای خودش ترسیم می کند ،فکر می کنم که درگیری از شاخص هایی باشد که برای هر یک از این شرکت ها دارای اهمیت است.بنابراین سرچ بعضی از کلید واژه ها می تواند همبستگی خاصی با بعضی از فاکتور ها(مثلا فروش یا ارزش برند) داشته باشد.
اما به سراغ آمار برویم. در اینجا رنگ ها به شرح زیر است:
- نوکیا=رنگ آبی
- سامسونگ=رنگ زرد
- اپل=رنگ قرمز
- آیفون=رنگ سبز
تنها با دیدن همین نمودار ،تاحدودی می توانید نتیجه گیری کنید که چه شرکتی در کدام مرحله از چرخه ی عمرش می باشد.نوکیا در مرحله ی افول که نه ،در مرحله ی خزیدن است. سامسونگ در مرحله ی افول است و اپل در مرحله ی بلوغ.
دلیل اینکه برای نوکیا ،از مرحله خزیدن استفاده کردم این است که نوکیا ،افول خودش را تجربه کرده است. به سمت انحطاط رفته اما تا حدی خودش را نگه داشته است. به نظرم نوکیا اکنون در مرحله ی غروب نیست،ولی مرحله طلوع نیز شامل حال آن نمی شود. بنابراین از اسم خزیدن استفاده کرده ام. شاید بتوان گفت که نوکیا فعلا در فاز وقفه است. نه رشد آنچنانی دارد و نه افول آنچنانی.
بر خلاف نوکیا در میزان جستجو ها مشاهده می کنیم که سامسونگ ،نم نمک به سمت انحطاط پیش می رود. بلوغش در حوالی سال ۹۱ بود و حالا در مرحله ی افول می باشد.اپل و بالاخص آیفون نیز در مرحله ی بلوغ می باشند. برند آنها ثابت شده است و جمعیت با آنها آشنایی نسبی دارند.
حال از شما می خواهم که کمی بیشتر به نمودار حرکت این شرکت ها توجه کنید.دلیلی که شرایط سامسونگ و اپل ،با نوکیا بسیار متفاوت است نحوه ی حرکت نمودار هایشان است. اگر کمی دقت کنید می بینید که در نمودار اپل ، آیفون و سامسونگ چرخه های منحصر به فردی وجود دارد. چرخه هایی که شامل مراحلی همچون ، رشد ،بلوغ و افول می باشد. چرخه هایی که احساس می شود به صورت مکرر اتفاق می افتند. سپس بازآفرینی می شوند.
اپل و سامسونگ به خوبی دریافته اند که سرعت تحول تکنولوژی بسیار بالاست از طرفی انسان موجودی تنوع طلب است. انسان موجود کمال گراست(به دنبال چیزی بهتر است). با توجه به این موضوع این شرکت ها با ارائه محصولات جدید که تا حدودی می توان گفت که بازآفرینی مدل های قبلی هستند ،چرخه ی عمر خودشان را می خواهند در مرحله بلوغ نگه دارند.به این وسیله می خواهند که پایداری بیشتری را در بازار تجربه کنند.
حال برویم به سراغ آنکه این پخش به چه صورت است.
اگر کشور هایی که در آنها آیفون غالب است را در کنار سامسونگ بگذاریم.به نظرم کشور های تراز اول بیشتری از آیفون استفاده می کنند. این موضوع نشان می دهد که آیفون خود را به عنوان برند با کیفیت تری به نسبت سامسونگ نشان داده است وگرنه غلبه ی سامسونگ بیشتر از آیفون می بود.
اما این نقشه یک اشکال دارد. چین به عنوان پرجمعیت ترین کشور جهان و یک قطب بزرگ اقتصادی نتایجش معلوم نمی باشد. پس کمی روی چین دقیق شدم.
نتایج فرقی نمی کند. باز هم آیفون در اول است ولی تفاوتی که وجود دارد این است که در چین ظاهرا ،به نسبت آمار متوسط جهانی ،کفه ی ترازو بیشتر به سمت آیفون می چربد.
اما در میان نقشه جهانی قلبی آبی به چشم می خورد که برای نوکیا، محبوب دلهاست. شاید بپرسید که کدام کشور است. ولی به نظرم جواب سوال مشخص است.آن کشور فنلاند است. کشوری که نوکیا در آن قرار دارد.
دلیل اینکه آیفون را جدای از اپل بررسی کردم این است که می خواستم روند معرفی یک محصول بر برند یک شرکت را نشان دهم.شروع آیفون از اینجا آغاز شد که هدفی برای یک جیب بی ارزش تعیین شد.
زمانی که از جذاب ترین ارائه هایی که در عمرم دیده ام اتفاق افتاده.
پ.ن:اینها تنها یک تحلیل ساده و ابتدایی از چند شرکت است و به هیچ وجه قطعیتی در آن وجود ندارد.
پ.ن۲:برند هواوی نیز روندی شبیه به سامسونگ را طی می کند.
عالی