آزادی از نیاز‌های انسان می‌باشد. کم در تاریخ ندیده‌ایم که عده‌ای برای آزادی بجنگند.بنابراین آزادی یک حق است ولی می‌خواهم در این مطلب نگاه دقیق‌تری به این شعار داشته باشم.

چرا زن؟ چرا مرد نه؟

خب سوال اول به نظر من اینه که چرا زن؟ مرد نه؟ شاید در ذهنتان اینگونه باشد که مردها تماما آزادند تا هر کاری که دلشان می‌خواهد را در این کشور انجام دهند ولی از شما می‌خواهم که تا بسط مفهوم آزادی صبر کنید تا متوجه شوید که بعضی از مردان نیز آزادی آنچنانی ندارند.

قبل از پاسخ دادن به سوال باید سیر تکامل تفکرم را با شما به‌اشتراک بگذارم. ابتدا فکر می کردم که مرد مهمترین شخصیت یک اجتماع است.البته این حرف را همینجوری نمی‌زدم بلکه مصادیق آن را در بیرون می‌دیدم.معمولا مرد‌ها رییس جمهور می‌شوند. دانشمندانی که می‌شناختم اکثرا مرد بودند.افراد متخصص و تاپ هر رشته‌ای را که می‌دیدم اکثرا مرد بودند.کمی که بزرگتر شدم دریافتم که شخصیت‌های موجود در اجتماع مانند نمای خانه و ستون خانه هستند.مردان نمای خانه هستند که تماما دیده می‌شوند ولی زنان ستون این خانه را تشکیل می دهند.

نما همان چیزی است که نمایان است ولی این ستون خانه است که آن را سَرِپا نگه می‌دارد.زن شخصیتی است که خانواده بر اساس او شکل می‌گیرد. حال این موضوع چه ربطی به سوال دارد؟

به نظرم مشخص است.با توجه به اهداف طراحی کنندگان آن،این موضوع برای هدف قرار دادن یک شخصیت که ستون اجتماع می‌باشد طراحی شده‌است. فارغ از هدف قرار دادن ستون‌های خانه نکته دیگری نیز وجود دارد.وقتی کسی نمای خانه را تخریب کند شاید بعضی‌ها به تکاپو بیافتند ولی بحث ستون خانه متفاوت است. آنانی که می دانند چه اتفاقی خواهد افتاد به همراه کسانی که نمی‌دانند اکثرا هر دو به تکاپو خواهند افتاد. چه آنانی که بخواهند آنرا تخریب کنند مصمم هستند و چه آنانی که بخواهند از آن دفاع کنند.

بر مسئله زندگی مکث نمی‌کنم چون احساس می‌کنم که تکرار مکررات می‌شود اما برسیم به بحث آزادی (ممنون از اینکه تا الان ناسزا‌هایتان را نگه داشتید.)

آزادی؟

هیچ احدالناسی در جهان از آزادی کامل برخوردار نیست.تمام!

اگر می‌خواهید که این موضوع را درک کنید. باید مفهوم انتزاعی کلمات را بلد باشید.(در اینجا می‌توانید آنرا بیابید.) ولی به طور خلاصه اینکه شما و من بگوییم که می‌خواهیم موفق شویم الزاما یک معنی را به همراه ندارد. شاید منظور من از موفقیت.ثروتمندی از نظر مالی است و منظور شما داشتن ارتباطات غنی. این مفهوم انتزاعی است. حال بگذارید چند مفهوم در باب آزادی بنویسم تا کسانی که این شعار‌ها را می‌دهند کمی تعقل کنند.

  • آزادی حق زنان است .زن حق دارد که هر گونه‌ای که می‌خواهد لباس بپوشد.
  • آزادی حق زنان است زن حق دارد هر کجا که می‌خواهد برود.
  • آزادی حق زنان است زن نباید زیر بار تحکم مرد مخصوصا پدر و شوهر برود.
  • آزادی حق زنان است زن حق دارد که با هر که می‌خواهد بیامیزد.
  • آزادی حق زنان است زن حق دارد هرگونه عملی جهت زیبایی خود انجام دهد.
  • آزادی حق زنان است زن آزاد است که لباس بپوشد یا نپوشد
  • آزادی حق زنان است زن حق دارد مادری فرزندی که از او زاییده شده است را تقبل نکند.
  • آزادی حق زنان است زن حق دارد در هرکجا که می‌خواهد کار کند. به همین منظور تمامی شغل‌ها باید برای زن آزاد باشند مانند روسپیگری ،پیشخدمتی بار ،مدل‌های متحرک در برخی از مغازه‌ها و...
  • آزادی حق زنان است زن آزاد است حتی زمانی که با یک مرد در رابطه است با مرد دیگری رابطه برقرار کند و با او بیامیزد.
  • آزادی حق زنان است بعضی بچه‌ها به مادرشان نظر دارند(طبق نظریه فروید که بنده کمی لطیف‌تر آنرا بیان کردم) بنابراین زن حق دارد که در صورت تمایل با بچه‌اش بیامیزد.
  • و...

اینها مراتبی از آزادی هستند. بنده همه‌ی آنها را قبول ندارم ولی همه‌ی آنها را نیز کتمان نمی‌کنم. شاید بعضی با خود بگویند که این شر و ور ها چیست؟ اینها زایده افکار مسموم توست. مردان این کشور غیور چشمان آلوده ندارند و... بنده هم در جواب می‌گویم که درست است. (نرود میخ آهنین در سنگ)

مطمئنا کسی به شما مراجعه نمی‌کند تا شما را تحریک کند که این شعار‌ها را بگویی اما منطق به همراع شهودم یک صدا به من می‌گوید که این‌ها نیز در راه هستند. شاید امروز 50 میلیون درآمد خوبی برای یک شخص باشد اما بعد از اینکه شخص به آن عدد رسید دیگر این عدد او را ارضا نخواهد کرد. بنابراین به دنبال چیزهایی بزرگتر می‌گردد.

این اقدامات مرا یاد فتح آندلس می‌اندازد و احساس می‌کنم که این قدم اول این فتح است ولی از آنجایی که این نظام با این مسئله در ظاهر کنار نمی‌آید طراحی کنندگان قدم اول را کمی بزرگ انتخاب کرده‌اند.

کار به جایی می‌رسد که بعضی برای انتخاب خانه‌هایشان به این می‌نگرند که آیا ستون خانه خط‌‌‌و‌خال دارد یا خیر؟ بعضی‌ از خانه‌ها تلاش می‌کنند تا ستون‌هایی کمر باریک داشته باشند که اگر کسی در خانه آمد آنها زیبا به نظر برسند .نتیجه مشخص است استحکام تحت‌الشعاع این نگاه‌ها قرار می‌گیرند.

اما چیزی که به مراتب خطرناک‌تر است نگاه جنسی به زن است.زمانی که زنی بیشتر محترم است که آزاد‌تر باشد یا زیبایی ملاک ارزیابی شود و... وقتی کسی از ۱۰ زنی که می‌بیند ۶ عدد آنها در آزادی با یکدیگر رقابت می‌کنند. ممکن است که از ۴ زن دیگر نیز این توقع را داشته باشد یا حتی بدتر اینکه نگاه جنسی در بین مردان رایج شود بالاخره می‌دانید بعضی از مرد‌ها آزادی را بسیار دوست دارند.

سوالی که ممکن است بعضی بپرسند این است که چرا یکم ذهنت را به کار نمی‌اندازی؟ به نظرت کسی هست که همچین کاری را کند؟

جواب:در ابتدا خیر و در آینده‌ای نچندان دور بله

تنها چیزی که لازم است کمی محتوای خوب و مقداری زمان می‌باشد. که هر دوی آن‌ها اکنون که این مطلب را می‌نویسم فراهم هستند. شمایی که این سوال در ذهنت (با لحن خصمانه) به وجود آمده است به خاطر بیاور که سال 1900 در لندن اکثریت حجاب داشتند عکس‌هایش نیز موجود می باشد.

سوال دیگر: تا کی می‌خواهی این حرف‌های مزدورانه را بزنی؟

جواب:مراتب آزادی را در این مطلب برایتان باز کردم شما می‌توانید آنرا قبول کنید یا نکنید اما به این نکته توجه داشته باشید که کسی که ته چاه است ممکن است کسی که بیرون چاه است را بدبخت ببیند یا بالعکس plato's cave ممکن است اطراف شما باشد تنها کسی می‌فهمد که چه کسی بر حق است که جسارت گشتن به دنبال حق را داشته باشد.

در نظر داشته باشید که بر طبق تجربیاتم از کتاب‌ها مقالات و غیره کمتر زمانی شده است که اکثریت حق بگویند. چون گفتن حق تبعات دارد. تبعاتش چیست ؟

نمی‌دانم بهتر است آنرا از گالیله جویا شوید

 

در نهایت یک عکس می‌گذارم تا همه را بشورد و ببرد.

این داستان ادامه دارد...