تحقیقی که به نتیجه ی دلخواه نرسید.
به بهانه ی پاسخ ندادن ،عزیزی که برایم دیدگاه گذاشتند این مطلب را می نویسم. در واقع در هنگامی که پاسخ را فرستادم به این فکر کردم که من چقدر تغییر کردم.در این مطلب به تغییرات احتمالی ای که امکان داشت بشود و نشد، می پردازم.
فارغ از اینها ،چند وقتی است می خواهم تحقیقی علمی بکنم مانند شرابی به نام آب یا دایره کنترل 1 ولی به دلایلی ،این تحقیق باز دچار تاخیر می شود. با خودم گفتم که این مطلب را با شما عزیزان بیان کنم که مطلب بعدی ای که در این بلاگ به شرط حیات منتشر می شود در رابطه با وراثت و محیط است.
در این مطلب بنا دارم که در رابطه با واژه ی به نظرم صحبت کنم.
واژه ای که امروزه جای آن را بسیار خالی می بینم.
واژه ای که می تواند شما را از بعضی از اشتباهات مصون بدارد.
واژه ای که صرف استفاده از آن ممکن است مانع انجام برخی از کار های بیهوده توسط شما شود.
واژه ای که محکی است که ممکن است با سواد را از بی سواد غربال می کند.
واژه ای که کد به خصوصی در زمینه ی معنایی برای من دارد.
این مطلب ،علمی نیست بلکه حاصل مدل ذهنی و طرز تفکر بنده می باشد. در این مطلب نکاتی را آورده ام که بدیهیات است ولی برای خروج از برخی شرایط های انتزاعی ، آنرا لازم می بینم.
متاسفانه چند وقتی است که خواسته یا ناخواسته درگیر حاشیه هایی شده ام که از جانب اتفاقاتی است که در متمم افتاده است در این نوشته به بررسی و نقل اینکه چه اتفاقی افتاده است می پردازم. قصدم این نیست که شما را نیز درگیر کنم ولی در نظرم خوب دیدم که شما را نیز در جریان اتفاقاتی که در متمم افتاده است بذارم.
این مطلب برای متممی هایی است که سری به بلاگ من می زنند.